کد مطلب:129931 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

اسلام آوردن یهودی به برکت سر شریف
خوارزمی گوید: «نقل شده است چون سر حسین (ع) را به شام می بردند، شب آنان را فراگرفت. پس نزد مردی یهودی فرود آمدند. چون نوشیدند و مست شدند، به او گفتند: سر حسین (ع) نزد ماست. گفت: آن را نشانم بدهید. پس آن را درون صندوقی كه از آن


نوری به سوی آسمان می تابید، نشانش دادند. یهودی به شگفت آمد و آن را به امانت خواست. آنها نیز آن را نزد وی به امانت نهادند. سپس یهودی - كه سر را بر آن حال دیده بود - خطاب به آن گفت: نزد جدت از من شفاعت كن. پس سر به سخن آمد و گفت: شفاعت من برای محمدیان است و تو محمدی نیستی.

یهودی خویشاوندانش را جمع كرد. سپس سر را گرفت و درون طشتی نهاد و رویش گلاب ریخت. و درون آن كافور و مشك و عنبر ریخت. سپس به فرزندان و خویشاوندانش گفت: این سر پسر دختر محمد (ص) است. آن گاه گفت: افسوس كه جدت محمد (ص) را ندیدم تا به دست او اسلام آورم و در ركابت بجنگم. آیا اگر اینك اسلام آورم در قیامت از من شفاعت می كنی؟ خداوند سر را به سخن در آورد به طوری كه با زبان رسا گفت: اگر اسلام بیاوری، من شفیع تو هستم. این را سه بار گفت و خاموش گشت. آن گاه مرد و خویشاوندانش اسلام آوردند.

گفت: می گویم: «شاید این مرد یهودی راهب «قنسرین» بود چرا كه او به وسیله ی سر حسین (ع) اسلام آورد و در اشعار از او یاد شده است؛ و جوهری و جرجانی آن را در مرثیه های حسین (ع) نقل كرده اند» [1] .


[1] مقتل خوارزمي، ج 2، ص 115، ح 49؛ و به نقل از آن، احقاق الحق، ج 11، ص 499؛ بحارالانوار، ج 45، ص 172، ح 20؛ العوالم، ج 17، ص 417، ح 18.